کمک کنید بهم

ازتون خواهش میکنم بهم بگید و منو از شر این جنگی که درون من راه انداخته خلاص کنید

بابا دلم یه چیزی میگه علم یه چیز دیگه عقلم میگه بهرته ترکش کنی دلم میگه اگر اون بره میمیری عقلم میگه چه طور می خوای به کسی که بهت خیانت کرده اعتماد کنی قلبم میگه تو هنوزم دوسش داری یه فرصت دیگه بهش بده بگید چی  کار کنم

من مردم

امروز واقعا احساس دلتنگی مکینم نمی دونم چرا هر روز مریم رو  میبینم دوباره همه چیز از جلوی چشمام رد میشه اون شش ماه که با هم بودیم اون پسره و هزار تا چیز دیگه در حال حاضر هیچ امیدی به زندگی ندارم و بی جربزه تر از اونم هستم ککه بتونم از دست این زندگی لعنتی خلاص بشم میبنی به چه حفت و خواری افتادم جارت و توان همین یه کار رو هم دگیه ندارم مریم همه چیزمو ازم گرفتم زندگیمو غرورمو و شهامتمو

دیگه حرفی برای گفتن ندارم صدایی نمونده که بخواد حرف بزنه

توی خیلی از وبلاگا می نویسن

لحظه طول می کشه تا از یکی خوشت بیاد !!

یک دقیقه طول می کشه که  یکیو بپیچونی !

یک ساعت طول می کشه تا یکی رو دوست داشته باشی!

 

یک روز طول می کشه تا دلت برای یکی  تنگ بشه !!

 

یک هفته طول می کشه تا به یکی عادت کنی !!

 

و حتی کمتر از یک ماه طول می کشه تا عاشق کسی بشی !!!

 

اما  یک عمر طول میکشه تا فراموشش کنی یکی نیست به این سوال جواب بده که اگر اون یه نفر مریم باشه باید چی کارکرد چه کار باید کرد واقعا..........

اگر می دیدم که تونستی منو فراموش کنی راحت تر می تونستم بمیرم.

دلم گریه می خواد